يك شعر به درخواست دخترم

 انتشار اين متن در راستاي شكوفايي استعداد دخترم مي باشد : قول داده ام كه منتشر كنم:

به نام خدا

اتل متل خرگوشه؛ زيبا هست اسم اين شعر؛ كاريست از محدثه كلاس دوم

اتل متل خرگوشه بچه ي ما باهوشه  حسين صداش بزن  خوشحال و بازيگوشه

اتل متل بيدار باش  آب ميزنه به چشماش صابون و دوست ميداره ببين چه پاكه دستاش

اتل متل قاصدك حسين آقا بانمك ميره كنار گل ها ميگه سلام شاپرك

اتل متل تربچه آب مي پاشه به باغچه نمي چينه گلا رو چه مهربونه بچه

اتل متل دوچرخه حسين داره سه چرخه يواشو با احتياط دور حياط مي چرخه

اتل متل حريره سراغ برق نمي ره اتو كه بازيچه نيست خونه آتيش ميگيره

اتل متل نمكدون بيا كنار بچه جون چنگال و كارد و قيچي خطر داره فراوون

اتل متل سپيده وقت غذا رسيده حسين غذا ميخوره شمرده و جويده

اتل متل زمستون سرما و برف و بارون مامان بيا به بچه جون لباس گرم بپوشون

اتل متل تابستون يادش باشه حسين جون ميوه ها رو خوب بشور بعدا بكن نوش جون

اتل متل شير وماست دروغ خوبه يا كه راست حسين ميگه بچه ها بايد بگيم حرف راست